۱۳۸۸ دی ۳۰, چهارشنبه

روز امتحان




این روزها که بچه ها امتحان دارند روزی هزار بار خدارو شکر میکنم که امتحان ندارم و یاد امتحان میکروب می افتم که نصف کتاب رو نخونده بودم و رفتم امتخان دادم و اونروز بزرگترین درس زندگیم رو از محبوبه گرفتم وقتی که با اضطراب بینهایت داشتم میرفتم دانشگاه که امتحان بدم با دیدن محبوبه عزیزم(که الان یکی از عزیزترین دوستام هست) آروم شدم و بهم گفت چرا اینطوری شدی؟برات مهم نباشه بدتر از بد که نمیشه,خوشبختانه نمره من خیلی عالی شد اما بعد از اونروز به خودم قول دادم که هیچوقت استرس واسه امتحان نداشته باشم و الان هم به خونسردی بین دوستام مشهورم و شاید یکی از دلایل موفقیت من هم باشه تا بحال,و اما الان بچه ها درس نمی خونند و نمره خوب هم میخواهند و به قول خودشون به ما نمره کم دادند نه کم شدیم.
من از افتادنشون خیلی ناراحت میشم و از موفقیتشون هم خیلی خوشحال میشم و براشون ارزوی پیروزی دارم همیشه.
این عکس هم واسه بچه های عزیزم ترم 3 بهداشت خانواده که خیلی دوستشون دارم این عکس بالا دقیقا برام فلسفه امتحان را یاداوری میکنه که با امتحان از یه مرحله میگذری و وارد یه مرحله بهتر میشی .شما چی میگید؟؟؟؟؟؟؟؟
همه بچه ها را از ترم 4 گرفته تا ترم2 و ترم5و الی اخر چاکرتون هستیم پیروز باشید و سلامت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر