۱۳۸۸ اسفند ۸, شنبه

روز تولد ما


به قول وحید جونم روز 6 اسفند روز تولد من بود روزی بود که به لطف خدا و معجزه الهی پی بردم و هزاران بار گفتم با تمام وجود:خدایا شکر شکر شکر، چقدر خوبی.
اما چه روزی بود من خیلی ترسیدم و اصلا فکر نمیکردم زنده باشم اما واقعا دیدم که حالم خوب بود و همینطور حال وحید.
تا بحال اینقدر ترس را تجربه نکرده بودم امیدوارم برای هیچکی پیش نیاد چون تجربه بدی بود .یه چیزی تو این حادثه فهمیدم که چقدر خدا را دوست دارم و چقدر مردم خوبند و در این مواقع کمک می کنند.
خدا جون خیلی دوستت دارم .

۱۳۸۸ اسفند ۴, سه‌شنبه

شروع زندگی جدیدی از تحصیلم


امروز صبح زود در حالی که فکر کنم خیلی پریشون بودم تو خواب شنیدم که راننده گفت میدان معلم ، یزدیها پیاده شید و فهمیدم که آخر خط رسیدم و با خستگی خواب و راه به سمت خوابگاه راه افتادم رفتم اتاق همه جا تاریک بود و در زدم و سریع با یه ملافه خوابیدم و بقیه هم بیدار شدند و تا ساعت 10 و نیم خواب بودم بعدش وسایلم رو جمع کردم و پس از صرف چای با همکلاسیهام رفتم دانشگاه تا ناهار بخوریم و تو دانشگاه نمی دونستیم چکار کنیم که رفتم به دوستم فاطمه که سال بالایی ما بود زنگ زدم و رفتیم اتاق آونا.و به ما گفتند برای شما هم اتاق درست کردند و بعدش ما هم رفتیم اتاقمون رو دیدیم خیلی تعجب کردم اتاق شیکی با همه امکانات آموزشی، خیلی لذت بردم.خلاصه کلاس شروع شد و جاتون خالی و استاد تا تونست کار به ما داد و من همچنان دارم غصه میخورم خدایا به من کمک کن تا بتونم این دوره را بگذرونم. و من هم دعا میکنم همه موفق و پیروز باشند و از خدای بزرگ به خاطر تمام عنایاتی که به من داشت ممنونم.خدای من دوستت دارم.و الان راه جدیدی را شروع کردم که باید خیلی تلاش کنم.

۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبه

رضایت از خودم


چهارشنبه گذشته یکی از روزهای خوب و پراسترس زندگیم بود که بعد از اینکه از گرگان به خونه رسیدم سریع رفتم کافی نت و در کمال ناباوری دیدم که دکتری قبول شدم و همونجا از خدای بزرگ تشکر کردم و تا چند روز فقط در حال سپاسگزاری بودم بازم میگم خدا جون خیلی دوست دارم.
و این باعث شد از خودم در زندگی رضایت داشته باشم شاید چون به یکی از هدفهای مهم زندگیم رسیده بودم البته قراره به بقیه هدفها با وحید جونم با هم برسیم.خدایا به من و وی وی کمک کن.البه خداجون به همه جوونها و همه مردم امید در زندگی بده تا زندگی را واقعا به قشنگی که هست ببینند.الان احساس راحتی دارم که هر وقت احساسش میکنم باز هم سپاس می گم.